کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : ناشناس     نوع شعر : مولود یه     وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن     قالب شعر : غزل    

ای تو فرزند رضا،ای چشمۀ جوشان،سلام           رونق از فیض تو دارد عالم امکان، سلام!

ای شبیه موسی عمران گشوده بحر جود           ای چو مريم، مادرت مرضیۀ یزدان، سلام


ای تو مولـود مـبارک از تبار فـاطــمه           ای سر پاکت رضا بنهاده بر دامان، سلام

وارث عـلم رضا و مـعـدن عـلـم عـلی           موضع سرّ نبی درفضل و دراحسان، سلام

از ولادت با تو برپا خیمۀ تقوی، درود           تا قیامت از تو روشن خانۀ ایمان، سلام

ای به گهواره شهادت گفته بر توحید حق           ای شده نام نبی بر نامه‌ات عنوان، سلام

ای علی موسی الرضایت هرشب از شکر خدا           تا سحر در محضر گهواره‌ات خندان سلام

در رخت نور امامت از ولادت جلوه‌گر           بر تو ای مهر ولایت، تا ابد از جان، سلام

بر تو و بر خاندانت ای سحاب لطف حق           تا قـیامت بر شـمار قـطرۀ باران، سلام

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : علی اکبر لطیفیان نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن قالب شعر : ترکیب بند

در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست           در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست

ما خــم شراب از جگـر غوره گـرفتیم           در میکدۀ ما هـنری بهتر از این نیست


سـجـاده بـیاریـد که تا صبح نـخـوابـیـم            در بین سحرها؛ سحری بهتراز این نیست

مـا درد نگــفــتـیـم ولـی بـاز دوا کـرد            در شهر، طبیب دگری بهتر از این نیست

حـق داشـت بــنـازد پـدر پـیـر مـدیـنـه            درهیچ کجایی پسری بهتر از این نیست

گـفـتند جــواد است سـر راه نـشـسـتـیم            درجمع گدایان خبری بهتر از این نیست

پر کرد به اجـبار خـودش کیـسۀ ما را            درکوچۀ ما رهگذری بهتر از این نیست

گـفـتـنـد ســلامی بـده و زائـر او بـاش            دیدیم در عالم سفری بهتر از این نیست

پـس زائــر یـاریـم تـوکــلـت عـلـی الله

مـا عـبـد نـگــاریـم تـوکـلـت عـلـی الله

هـجـران تـو و تـیـغ بـلا فـرق نـدارنـد            در طرز شـهـادت شهـدا فـرق نـدارند

کافی است که پای تو به یک سنگ بگیرد           این گونه که شد سنگ وطلا فرق ندارند

ایـام طـفـولـیت تو عـیـن بـزرگی است            در مـعــجـزه، ایـام خـدا فـرق نـدارنـد

از رحـمت تـــو دور نـبـودند، سیـاهـن            وقـت کـرم تـو، فــقــرا فــرق نـدارنـد

پـائـین سـرسـفـره تو نـیز چو بـالاست            در خـانـۀ تو شــاه و گـدا فـرق ندارند

مـا کـار نـداریـم رضـا یـا که جــوادی            در مـذهـب مـا آیـنــه هـا فـرق نـدارنـد

تو آمـده ای تا که ســرآمــد شـده بـاشی
یکـبـار دگـر نیـز مـحـمـد شـده بـاشـی

بیمار شدن از من وعـیسی شدن از تو           لب تشنه شدن از من و دریا شدن از تو
در راه عـصای تو بیـان کرد: امـامی!           اعجاز عصا از تو و موسی شدن از تو
در مهد به اثبات خودت سعـی نـمودی           در کودکی ات این همه والا شدن از تو
چهل سال پدر؛ چشم به راه پسرش بود           حـالا یـکی یک دانـۀ بـابـا شـدن از تو
چشمان موفق به امید تو نـشـسته است           پس دست شفا از تو و بـینا شدن از تو
تـا زائـر سـرو قـد و بــالای تـو بـاشـد           جـانـم پــسـرم از پـدر و پا شدن از تو

بگــذار قــدم هــای تو را خـوب بـبـیـند
در قـامـت تو جـلـوۀ مـحـبـوب بـبـیـنـد

هـستـند کـریـمان دو عالـم سر خـوانت            یکـبـار نخـورده است گره کیسۀ نانت
اصلا حـرم شاه خـراسان حـرم توست           هر صحن که گشتیم در آن بود نشانت
انگار که گهـواره تو عـرش زمین بود            وقـتـی پــدر پـیـر تو می داد تــکــانـت
تکـبیر تو از داخل گهواره رسیده است           هــسـتـم اگـر امـروز مـسلــمان اذانـت
یکـبـار پـدر گـفـتـن تو گـر نـمی ارزید            صـد بـار نمی رفت به قـربـان زبـانت!
از چشم پدر دور مشو گرگ زیاد است            بر این پـدرت حـق بده باشد نگــرانت

در راه مـبـــادا قــدمـت خــار بــبـیـنـد
آن صورت چون برگ تو آزار ببـیـند

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛  ائمه طبق مفاهیم زیارت جامعه کبیره معدن رحمت و با خیر هستند نه تیغ بلا!!! 

ابـروی تو و تیــغ بـلا فـرق نـدارنـد            در طرز شـهـادت شـهـدا فـرق نـدارند

بیت زیر به دلیل  عدم رعایت شان امام و همچنین مستند نبودن موضوع در بیت دوم  حذف شد

ما خم شراب از جگـر غوره گرفتیم            در میکدۀ ما هنری بهتر از این نیست

مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : محسن عرب خالقی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : ترکیب بند

قسم به آن که به گنجشک بال و پر داده            هـمـان که بال قـنـوت دم سـحــر داده

قسم به سـورۀ خـورشـید و آیه آیـۀ آن            که نـور را بـه دل روشـن بـشـر داده


قسم به آه درخـتـی بـدون بَر، که جـبر            شکوه ساقۀ خـود را به یک تبـر داده

دمـیـده بر دم صـور مـدیـنه اسـرافـیل            تـرانه خـوانده و آواز عـشق سر داده

که هان تمامی هفت آسمان نظاره کنید            فـلک به دامن خـورشیـدتان قـمر داده

کسی که وارث پیغمبر است ابتر نیست            خـدا دوباره به این خانـدان پـسر داده

پـســر نه کـوثــر قــرآن ضـامن آهــو

جــواد آل عــلــی جــان ضـامـن آهــو

همان که سجده گهش آسمان عیسی شد            همان که خاک درش کوه طور موسی شد

همان که ذره شد از لطف چشم اوخورشید            همان که قطره ز دیدار او چو دریا شد

همان که روشنی چشم آسمـانی هاست            ســتـارۀ ســـحـــر آسـمــان بـابــا شـد

همان که در وسط طعنه ها و تهمت ها             رسید و قصۀ کـوثر دوباره احیــا شد

رسید سیب بهشت خـدا، خـدا را شکر

رسید یوسف یعقوب ما، خدا را شکر

به شیوۀ پدر این چشم مهربان شده است            همان نگاه همان عاطفه همان شده است

همان صمیمیت وگرمی و صفایی سبز            همان پناه که آهـو دخیل آن شده است

اگر غـلـط نکــنـم بــوی یــاس می آیـد            اگر درست بگویم رضا جوان شده است

جـواد، جـود خـداوند آسـمـان ها هست            که با زبان زمیـنی او بیان شده است

منم گدای امامی که قرص مهر و ماه            به دست سائل او مثل قرص نان شده است

فقـط نه مـلجأ حـاجات مـردمان زمین            که مأمـن هـمـۀ آسمـانـیان شــده است

کسی که سائل این خانه هست می داند

جــواد، جـود کـنـد سـائـلـی نـمی مـاند

مخـاطب هـمـۀ نـامـه های من شـده ای             توسـلی همه روزه بـرای من شـده ای

در این زمین که هوای نفس کشیدن نیست            حـیات من، نفس من، هوای من شده ای

دلـم بـهــانـه صـحـن تو دارد آقـا بـاز             بـهـانـۀ سـفـر کــربـــلای من شـده ای

مرا سـفـر، سفر کـاظـمـیـن قسمت کن

مـرا زیـارت قــبـر حسیـن قسمت کن

: امتیاز
نقد و بررسی

داستان پناه بردن آهو به امام رضا از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا ترکیبی از این چند روایت باشد البته ابن حماد از شعرای قرن چهارم در یکی از ابیات قصیده اش اشاره به ضمانت امام رضا از آهو کرده است و ابن شهر آشوب نیز این شعر را در کتاب مناقبش نقل کرده است که این نیز سند روایی محسوب نمی شود دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲

پـســر نه کـوثــر قــرآن ضـامن آهــو           جــواد آل عــلــی جــان ضـامـن آهــو

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود سکت موجود در وزن مصرع دوم بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

همان که ذره شد از لطف چشم او خورشید               همان که قطره ز شوق نگاش دریا شد

مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : قاسم نعمتی نوع شعر : مولود یه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : ترکیب بند

وقتی بساط عـشـق بازی چـیـده می شد           سـجـادۀ سـبـزی کـنـارش دیـده می شد

یک پـیـرِ عـاشق با دعـای مستجـابـش           در امـتـحـانِ عـاشـقی سنجـیـده می شد


صبرش اگرچه شهرۀ هفت آسمان بود           گه گاهی از زخم زبان رنجیده می شد

گویا دوباره کـوثـری در بین راه است           کـم کم سحـر شـام دل غـمدیـده می شد

از نور زهـراییِ این فـرزند خـورشـید           طومارغربت در جهان برچیده می شد

دانـید این اسطـورۀ دلـدادگـی کـیـست؟           در آسـمـان ها این چنین نامـیده می شد

او کیست؟ آقازادۀ شمس الشموس است

آرامش جـان و دلِ سلطان طوس است

او مثل نوری جلـوه کرد و بهترین شد           همچـون رسـول الله پـیـغـمبر ترین شد

از آسـمان ها آمد و جـاری تر از اشـک            مانند زهــرا مــادرش کـوثـرترین شد

سـر تـا به پـایش بود تـوحـیـد مـجـسّـم           بر بـادۀ رب الـکــرم سـاغــرترین شد

او چـند سالی گر چه مهـمان بود ما را           امـا تـجـلّی کــرد و نـام آور تـرین شد

بر تـار گـیـسویش گـره خـورده دل ما           این شاه زاده، تک پسر، دلبرترین شد

شـد زنـــده یـاد یــوسـف لـیـلا دوبـاره           ابن الـرضا بود و عـلی اکـبـرترین شد

در چند جایی که عـیان شد غـیـرت او           با نـام زهـرا مـادرش حـیـدرتـرین شد

فـرمــود بابـایـش از او بـهـتـر نـبـاشـد

مــولــودی از او بـا بـرکـت تـر نـباشد

او آمـد و ابن الـرضـایـی کــرد مــا را           از بـرکت نـامش خـدایـی کـرد مـا را

مـشـتی ز خـاکـیم و قـدم بر ما نهـاد و           تا عرش برد و کـبـریـایـی کـرد ما را

دسـت کــــریــمِ ایـن امــامِ ذرّه پــرور           یک عـمـر مشـغـول گدایی کرد ما را

صـوت دل آرای مـنـاجـاتـش سحـرهـا           سر مست جانـان و هـوایی کرد ما را

بوسـیدن خال رطب دارش در این ماه           مـهــمـان بـزم با صـفـایـی کـرد ما را

یک قـطـرۀ اشک از کـنـار سـفــرۀ او           هر نیمه شب مردی بکـایی کرد ما را

از گـوشۀ صحـن و سرای کـاظمیـنش           مست حـسیـن و کـربـلایـی کرد ما را

نـیـمـه نـگـاه اوست تـسـکـیـن الـفـؤادم

دلـــداده ی اوصـــاف والای جــــوادم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل عدم رعایت توصیه‌های مراجع و علما؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رعایت توصیه‌های مراجع، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ فراموش نکنیم . ائمه شیعه و پیرو واقعی می خواهند نه سگ درگاه

نیمه نگاه اوست تـسکـین الـفـؤادم          کـلـب امیر کاظمین، عـبـدالجوادم

مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : سید رضا مؤیّد نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : مثنوی

امشب بهـشـت آرزو را بـاز كـردنـد           سرى ز اسرار مگو را بـاز كــردند

خُـم خـانـۀ تـوحـيد را در بر گشودند           بر باغ جـنّـت یک در ديگر گشودند


مستان صافى دل كه قدسى نام دارند           كوثر به جاى مى درون جـام دارند
در جـام مى رخـسـار جـانانه ببيـنـند
           خورشيد را در حجره ريحانه ببيـنند
درخانه شمس الضحى امشب قمر زاد
           و ز چهارده خورشيد خورشيدى دگر زاد
طاهـا رخـى از دودۀ يـاسـين بر آمـد
           نخـلى كهن را ميـوه شيـرين بـر آمد
امشب رضا، روح رضا در دست دارد
           تصويرى از حُسن خدا در دست دارد
يزدان رضا را ثانى موسى عطا كرد
           بر پور موسى تالى عيسى عطا كرد
ماهى كه شرم از چهـر دارد آفتابش
           گويد رضا بر مهد نازش ذكر خوابش
گهواره او شـهـپـر روح الامين است
           گهواره جـنباش امام هـشـتمين است
دارد رضا در پيش رو تـمـثال احـمد
           سـوم عـلى بر دامـنـش سـوم محـمد
ميـلاد او امـيـد اسـلام است و انسان
           ميـلاد او ميـلاد اسلام است و قـرآن
نظم زمان بعد از رضا در پنجه اوست
           مشكل گـشاى كارها سرپنجه اوست
از روى او نـور ولايت مى درخشيـد
           در سايه اش مهـر هدايت مى درخشيد
در كودكى بر مسند عصمت بر آمـد
           انسان كه از غـار حـرا پيغـمـبر آمد
يحيى بن اكثم مفتضح در بحث با او
           جاى سخن بر كس نماند هست تا او
درياى جودش تشنه بر ساحل بجويد
           درگـاه احـسـانـش كف سـائل بجـويد
وقتى بر آيـد دست جـود از آستـيـنش
           گوهـر فشانـد در يسار و در يميـنش
تنها نه او بر دوستان گـوهر ببخـشد
           بر دشمن سر سخت خود هم زر ببخشد
خير كثير است و كرامت پيشه دارد
           نخلى كه در ژرفاى كوثر ريشه دارد
اى كوثر دوم كه مشهور است جودت
           ظاهر تمام خير و خوبى از وجودت
در اين جهان و اينهمه لطف وكرامت
           جـودت قيـامـت مى كند روز قـيامت
تفسيرجودت را توان درهل اتى يافت
           تصوير مهرت را درون سينه ها يافت
چشم امامت روشن از رخسار ماهت
           عرش خدا روشن شد از دیدار ماهت
اى آنكه نامت قفل غمها را كليد است
           اين ملت آزاده را بر تـو امـيـد است
لطفى كه در عـيد تو كـام دل بگيرند
           لطفى كه تا در كوى تو منزل بگيرند
امــيـد احـسـان از شـمـا دارد مـؤيّـد
            بــر دامـنــت دست دعا دارد مــؤيّـد

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ تشبیه امام به خم به هیچ وجه شایسته شأن امام نیست

خــم خــانــۀ توحيد را در بر گشودند         از چهارده خم يك خم ديگر گشودند

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید

چشم امامت روشن از رخسارت ماهت           عرش خدا روشنـتر از تو اميد است

مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : علی اکبر لطیفیان نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : ترکیب بند

نـسیـمی از سر زلـفت بـهـار دنـیا شد            تو آمدی و امیــدی به عشق پـیـدا شد
تو آمدی و خبر آمد از سرادق عرش            زمین برای همیشه پُـر از مسیحـا شد


درـست مـثــل زمــان تــولـد زهــــرا            مدیـنه مثـل زمـین های مکـه زیبـا شد
هــزار حـظ مـنــزّه بـه دیــده اش آمـد            همین که چشم ستاره به روی تو وا شد
و آسمان اگر امروز این همه بالاست            به پـای قـامت طـوبـایی شـمـا پـا شـد
صـدای پــای کـریـمــانه تــو مـی آیـد
دلـم به پـشـت در خــانــه تـو می آیــد
تو نور عشقی و حق آفتابتان کرده است            دعای سبزی و حق مستجابتان کرده است
مـیان خـیـل هـزاران هـزار بخـشـنده            برای جود خودش انتخابتان کرده است
قـسم به کـعبه برای شـفاعت فرداست            اگر جـواد الائمه خطابتان کرده است

هزار و چهار صد سال می شود که خدا            مرا پیاله به دست شرابتان کرده است
خدا سرشته تو را تا که مثل نـور کند
کریمی اش به کریمی تو ظهـور کنند
مـسیـح سـبز نفـس های تو حـیـاتـم داد            شعـاع نـور ضریحت به جاده ام افـتاد
بـرای آنکه خــدا حـاجـت مـرا بـدهـد            مرا نوشت مرید و تو را نوشت مراد
صدای اول عشق و صدای آخرعشق            تـمام عـشقی و ای عشق خانه ات آباد

چـگـونه شـکـر بجا آورد اسـیـری که            غلام حلقه به گوش تو بوده مادر زاد
رسیده است به روی مه ت سلام رضا
عــلـی اکــبــر در خـانـۀ امــام رضـا
نگاه بی مثلت از تـبار خـورشید است            ضریح چشم قشنگت مدار خورشید است
کـواکب از جریان تو نـور می گیـرند            طلوع نور شما تا دیار خورشید است
تو انعـکـاس جـمـال امام خـورشـیدی            شبـیه آینه ای که کنـار خـورشید است
همین که سردی مان رفت وفصل گرما شد            به گوش خویش سرودم که کارخورشید است
قسم به حرمت خاک زمین کرب وبلا            به آن دیار که مه پاره بار خورشید است
جواب کودک خورشید سر بریدن نیست
جواب نـور گـلوی سحر بریدن نیست

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ هرچند شاعر محترم منظورش نفی لطف و بزرگی امام نبوده و اما ترکیب کلمات این معنی را می رساند که امام به او لطف نداشته است و این جمله صحیح نیست

چگونه لطف نداری به این اسیری که           غلام حلقه به گوش تو بوده مادر زاد

مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : ناشناس نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

دست گـدای بـاده به دامـان رسیده است           اوضاع دل دوباره به سامان رسیده است

شوریده و پر از طرب و شاد و نغمه خوان           بلبل به صحن سبز گـلستان رسیده است


شوری به پاست در دل هرعاشق خراب           بر کار عشق سلسله جنبان رسیـده است

افـتـاده است غـرق تـواضـع به پـای او           عرشی که دید مظهر ایمان رسیده است

با جنس ناب و بوی گلاب و شمیم دوست           با روحـی از لطافت بـاران رسیده است

این مه جـبین که نـور دو چشم امام شد           با عطر و بوی پونه و ریحان رسیده است

از بـرکـت قـدوم پـُر از نـور این پـسـر           چـشم رضا به خلقت باران رسیده است

بر روی قـلب مـردم ایـران نـوشـته شد           باب الــورود شـاه خـراسان رسیده است

اینگونه است، میشود اینگونه هم نوشت            باب الـمـراد مـردم ایـران رسـیـده است

او چلچـراغ راه عروج است و عاشقی            پیر و مراد و مرشد خوبان رسیده است

او معجزات چشم کریمش نگفتنی است           تعریف و وصف علم عظیمش نگفتنی است

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید

این گل پسر که نـور دو چشم امام شد           با عطر و بوی پونه و ریحان رسیده است

ضمنا در بیت هشتم  آمده است ( باید نوشت قافیه را محو روی او        با چهره ای چو ماه درخشان رسیده است)  که هیچ ارتباطی بین دو مصراع وجود ندارد که ضعف شعر محسوب می شود